آینده شناسی

امیرالمومنین علی (ع) نیز در این زمینه می‌فرمایند که " به پیامدها بیندیش تا در بحران‌ها گرفتار نشوی".

آینده شناسی

امیرالمومنین علی (ع) نیز در این زمینه می‌فرمایند که " به پیامدها بیندیش تا در بحران‌ها گرفتار نشوی".

آینده پژوهی در کشور ما

فروش ویژه ی محصولات ترکیبی

آینده پژوهی در کشور ما

آینده پژوهی تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه های مختلف دانش، فناوری، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست، محیط زیست و... است. وظیفه آینده پژوهی، شناسایی فناوری های نوظهور و تعیین حوزه هایی است که سرمایه گذاری در آن ها احتمال سود دهی بیشتری دارد.در زبان فارسی از هر سه اصطلاح «آینده پژوهی، آینده نگری و آینده نگاری» استفاده شده است. آینده پژوهی به آینده های ممکن، محتمل و مطلوب توجه دارد که تحقق هر یک از این آینده ها، اثر بزرگی بر جامعه و دولت می گذارد. هدف آینده پژوهی، تحقق آینده مطلوب است. آینده های مطلوب چیزهایی هستند که یک جامعه مشتاق دستیابی به آن ها است و گستره کامل ارزش ها و آرزوهای فردی، برنامه های راهبردی بنگاه های تجاری، صنعتی و سازمان های اجتماعی، طرح و برنامه های دولت ها را در برمی گیرند.

در کشور ما مهم ترین نهادهای آینده پژوهی در قالب چهار دسته بندی دولتی، خصوصی، مراکز مرتبط و پایگاه های اطلاع رسانی(مجازی) در وبگاه ها، انجمن ها و نهادهای کلان سیاست گذاری، تصمیم گیری و مشورتی فعالیت دارند. تاکنون بروندادهای موثری با نگاه آینده نگری در حوزه های علم، فناوری، فرهنگی و اجتماعی در کشور تولید شده و یا در حال انجام است. در کشورهای مختلف جهان در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت با اجرای برنامه های آینده پژوهی از مزایای ارزشمند این مطالعات بهره فراوانی برده اند که در این گزارش، به برخی از این کشورها و نتایج به دست آمده از این مطالعات اشاره شده است.

آینده پژوهی حوزه ای است که به تدریج جانشین پیش بینی شده است. علت این تغییر را می توان در گستردگی آینده پژوهی نسبت به پیش بینی دانست. از سوی دیگر برتری آینده پژوهی بر پیش بینی، دولت ها و سازمان ها را به مطالعات آینده پژوهی متمایل ساخته است.

شباهت آینده پژوهی و پیش بینی در این است که آینده های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت با شیوه هایی علمی شناسایی می شوند. شاید تفاوت آنها در این باشد که کار پیش بینی با شناسایی آینده های ممکن و مسیرهای ابتدایی درباره آینده پایان می یابد و صحت و دقت آن با افزایش افق زمانی رابطه معکوس دارد؛ در حالی که آینده پژوهی، نه تنها درک آینده های ممکن است، بلکه آمادگی برای اتخاذ تصمیماتی برای آینده نیز خواهد بود. دیگر اینکه، آینده پژوهی علاوه بر شناسایی گزینه های مختلف آینده، احتمال وقوع و مطلوبیت آنها را نیز مشخص می کند. پس از این مرحله، نوبت به انتخاب گزینه هایی بر اساس معیارهای امکان و مطلوبیت می رسد. در واقع، خروجی این مرحله، فهرستی از اولویت های برتر از تصاویر آینده است.

پس از ترسیم آینده های ممکن و مطلوب و مقایسه با وضعیت حال، با استفاده از برنامه ریزی راهبردی، سیاست های لازم برای رسیدن به گزینه مطلوب تعیین می شود؛ این مرحله جزء وظایف آینده پژوهی نیست.

بنابراین، تفاوت مدیریت راهبردی با آینده پژوهی در این است که آینده پژوهی در ترسیم مقصد و یا هدف تلاش می کند(4) و احتمال وقوع آنها و مطلوبیت آنها را مشخص می نماید، در حالی که مدیریت راهبردی برنامه ریزی لازم برای رسیدن به گزینه مطلوب را ارائه می دهد.

آینده پژوهی با کانون های تفکر نیز تفاوت دارد. زیرا «هدف اصلی کانون های تفکر، سیاست پژوهی برای مهندسی حکومت، جامعه و دولت براساس نیاز کنونی و آینده بشر است. چنین مبنایی دو رویکرد را دنبال می کند:

الف) سیاست پژوهی به صورت راهبردی ملی برای ارتقای سیاست گذاری ملی، بین المللی و عمل بر طبق عقلانیت تفکر.

ب) تأثیرگذاری الگوهای سیاست پژوهی بر روند جاری دولت، حکومت و افکار عمومی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد