علاقمندی به آینده و احساس خوشایند برخورداری از آیندهای مطلوب و مرجح نه تنها موجب تدوین خطمشیهای مفید فردی، اجتماعی و سازمانی میگردد، بلکه عزم و ارادهی جامعهی بشری و به طور کلی بشریت را نیز منسجم و مستحکم میسازد. معمولاً زمانهایی را صرف غذا خوردن میکنیم با امید به آنکه سیر شویم و مواد مورد نیاز بدن خود را تامین کنیم. همچنین انرژی، پول و زمان خود را صرف فعالیتهای معینی میکنیم با این انتظار که تلاشهایمان درآینده ارج نهاده میشوند. فرزندان خود را آموزش میدهیم با این پیشبینی که وقتی بزرگ شدند مهارتها، نگرشها و دانشهای ویژهای را برای ادارهی امور خود نیاز خواهند داشت. خلاصه این که، تمام فرضیات خود را براساس آینده در زندگی روزمره قرار میدهیم. جهت رویاروی با چالشهای آینده، باید بدانیم چه انتظاری میتوانیم از سالهای آتی داشته باشیم و بفهمیم ملاکها و معیارهای ما چه چیزهایی هستند. میتوانیم اهداف معقولی را در نظر بگیریم و راهبردهای مؤثری را برای دستیابی به آنها طراحی و تدوین کنیم. تمامی اینها نشانهای از علاقمندی ما به آینده هستند.
برخی از افراد معتقدند که غیرممکن است همه چیز را در خصوص آینده بدانیم، پس آینده به سادگی قابل چشمپوشی است. ولی این ایده، یک اشتباه محض است. درست است که ما اطلاعات اندکی از آینده داریم ولی آن اطلاعات اندک فوقالعاده مهم هستند چرا که داشتن آگاهی از آینده هر چند که نامشخص یا اندک باشند در تصمیمگیری عاقلانه بسیار اهمیت دارند. آینده، گنجی پنهان در لابهلای عدم قطعیتهاست. ما همواره با نقصانها، پدیدهها و پیشرفتهای جدید غیرمنتظره رو به رو میشویم که پیشبینی دقیق آنها ماورای توانایی متعارف ماست و به دشواری میتوانیم برآنها تاثیر بگذاریم. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم کسب آگاهی بیشتر از آنها تا حدممکن و استفادهی مفید به بهترین شکل از زمانی است که در اختیار داریم
بر خلاف آنچه که معمولاً و به نادرستی پنداشته میشود آیندهپژوهی سعی ندارد رخدادهای پیش روی افراد و سازمانها را پیشبینی کند، بلکه انواع "آیندههای مختلف" را در نظر گرفته و کمک میکند تا افراد به سوی "آینده ارجح" به پیش روند
آیندهپژوهی هنر و فن محقق ساختن آرمانهای آیندهگرا است.